تاج اف سی

به غضنفر میگن.... :: نستوه

نستوه

خستگی ناپذیر

نستوه

خستگی ناپذیر

نستوه

سلام
عنوان وبلاگ ما (نستوه) به معنای خستگی ناپذیره و این به این معناست که ما خسته نمیشیم و ادامه میدیم و در رابطه با هر چیز مفید ممکن پست میذاریم انقدر که شما خسته بشین که چرا ما خسته نمیشیم.

آخرین نظرات
نویسندگان

به غضنفر میگن....

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۳۸ ب.ظ


به غضنفر میگن: جسم شفاف چیه؟ میگه: جسمی که از این ورش اون ورش دیده شه. میگن: مثال  بزن: میگه: 

نردبون 



غضنفر زنش گم شده بوده، میره به کلانتری اطلاع میده. افسر نگهبان ازش می پرسه: خب مشخصات خانمتون چیه؟ غضنفر میگه: یعنی چی؟ مشخصات چیه؟! افسربهش میگه: ببین، مثلا خانوم من قدش بلنده، موهاش بوره، چشماش آبی روشنه. غضنفر میگه: خوبه همینو بدین!   

غضنفر میره رستوران، گارسون میگه: غذای امروز «کوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با «لیمو» است! غضنفر میگه: «کوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با چی؟   

غضنفر میمیره، اعلامیه‌اش رو می‌زنن به دیوار، تو انتخابات رای میاره!!!   

به غضنفر میگن نظرت در مورد زندگی چیه ؟ میگه : مربع زندگی سه ضلع داره : ایمان و تقوا   

غضنفر تو خیابون میره پیش یه دختر که خیلی خوشگل بوده میگه ببخشید خانم این دوست دخـتر که میگن، شمایید؟   

سرهنگه داشته امتحان رانندگی می گرفته. ازغضنفر می‌پرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟ غضنفر میگه: برف پاک کن جناب سرهنگ! سرهنگه کف می‌کنه می‌پرسه: یعنی چی؟ غضنفر میگه: جناب سرهنگ،‌ یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف   

غضنفر با صورت باند پیچیده میاد تو خیابون، رفیقش میگه چرا اینقدر به صورتت باند پیچیدی؟ غضنفر میگه داشتم اتو میکردم تلفن زنگ زد بجای گوشی تلفن اتو رو گذاشتم دم گوشم. رفیقش میگه پس اونور صورتت چی شده؟ غضنفر میگه تا اتو رو گذاشتم زمین تلفن دو باره زنگ زد!   

غضنفر می ره ماشینش رو بیمه کنه، آقاهه بهش می گه: خدا کنه هیچ وقت از این بیمه استفاده نکنی. غضنفر میگه: الهی تو هم از این پول خیر نبینی      

غضنفر می ره امتحان گواهی نامه بده چند بار رد میشه . بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره میگه گواهی نامه...؟ غضنفر می گه مگه دادین که می خواین؟؟؟   

بچه غضنفر ازش میپرسه: بابا...........کره ماه نزدیکتره یا اصفهان؟؟ غضنفر میزنه تو سرش میگه آخه احمق، تو از اینجا اصفهانو میبینی؟؟   

به غضنفر میگن اینجا چیکار می کنی؟ میگه پس کجا چیکار کنم؟؟   

غضنفر رو میبرن برای اعدام ازش میپرسن حرفی نداری میگه نه. میبرنش بالا طناب دارو میندازن دورگردنش یکدفعه میگه صبر کنین حرف دارم میگن بگو،رو میکنه به دوستش میگه ممد خونتون از این بالا پیداست   

به غضنفر میگن 2+2 به توان 2 ضربدر 3 تقسیم بر 4 چند میشه ؟؟؟ غضنفر میمیره.   

غضنفر زنگ میزنه به دوستش، میگه من یه تمساح گرفتم چیکار کنم؟ دوستش میگه خب ببرش باغ وحش. فرداش دوستش زنگ میزنه میگه خب بردیش؟ غضنفر میگه آره، امشب هم قراره ببرمش سینما   

غضنفر یه پازل رو بعد از 3 سال تموم میکنه.  بهش میگن یه کم زیاد طول نکشید؟ میگه نه بابا روش نوشته 5 تا 7 سال!   

غضنفر میخواسته مین خنثی کنه، گوشاش رو میگیره پاش رو میذاره رو مین  

میدونی غضنفر به 750 گرم چی میگه؟؟؟ میگه نیم کیلو و نیم!    

به غضنفر میگن با ارّه برقی 100 تا درخت  قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه!؟     

غضنفر میره سربازی تو صف بوده، سروان میگه به چپ چپ به راست راست…. میبینه غضنفر همینجوری وایستاده میگه تو چرا به فرمانم عمل نمیکنی؟ غضنفر میگه جناب سروان شما اول تصمیم قطعی خودتون رو  بگیرید بعد من انجام میدم !   

دعای غضنفر بعد از نماز: خدایا مواظب خودت باش!!   

غضنفر دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده رو دوشش‌ و داشت می‌برد بالای ساختمون. صاحب‌کارش بهش میگه: تو که فرقون داری،‌ چرا اینا رو میذاری رو کولت؟! غضنفر میگه: ‌اون دفعه با فرقون بردم، چرخش پشتم رو اذیت می‌کرد   

به غضنفر میگن چرا درس میخونی؟ میگه: درس میخونم دکتر بشم مطب بزنم پول در بیارم نیسان بخرم کار کنم   
به غضنفر میگن نظرت در مورد آب چیه؟ میگه آب خیلی خوبه، اگه آب نباشه ما نمیتونیم شنا کنیم و اگه نتونیم شنا کنیم خب غرق میشیم!! 

غضنفر از یه یارو میپرسه آقا ساعت چنده؟ طرف میگه 3 ، غضنفر میگه وای دیوونه شدم از صبح تاحالا از هرکی میپرسم یه چیز میگه   

غضنفر دستش شکسته بود از دکتر پرسید من بعد از باز کردن گچ میتونم ویلن بزنم؟ دکتر: بله، غضنفر: چه خوب چون قبلاً نمیتونستم!!!   

غضنفر لکنت زبون داشته بهش میگن همیشه زبونت میگیره؟ میگه نه فقط وقتی حرف میزنم!   

شاهکار ادبی غضنفر: شب بود و خورشید به روشنی می‌درخشید، پیرمردی جوان، یکه و تنها با خانواده‌اش در سکوت گوش‌خراش خیابان قدم‌زنان ایستاده بود   

غضنفر داشت سوار اتوبوس می شد راننده بهش میگه دستت لای در نره! غضنفر هم میگه سرت لای در نره!!!   
غضنفر زنگ می زنه فرودگاه و می گه: شیراز تا تهران چقدر راهه؟ کارمنده می گه: یه لحظه... غضنفر می گه: خیلی ممنون و قطع می کنه!!!   

به غضنفر میگن کدوم حیوان همه آدم هارو میشناسه؟ میگه گوسفند. میگن چرا؟ میگه آخه هرکیو میبینه میگه بهههههه!    

غضنفر میره جهنم از پشت میله‌ها به یه بهشتی میگه یه لیوان آب خنک بده من. طرف میگه: نمیشه! تو هم کارای خوب میکردی تا میومدی بهشت. غضنفر میگه باشه فردا صبح که آب جوش خواستی پدرتو در میارم!!   غضنفر زنش رو میبره سونوگرافی ، بهش میگن بچت پسره . می گه : تورو قرآن! اسمش چیه؟      
۹۵/۰۳/۱۷
محمّد امین سرلکی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی